اقا صدرا کوچولوی ماماناقا صدرا کوچولوی مامان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

صدرای زمان, صدرا کوچولوی قهرمان

دونه های صورتی!!

1390/4/26 8:59
نویسنده : مامان شهرزاد
1,426 بازدید
اشتراک گذاری

 

صدرای مامان دلبرکم

خداروشکر تبت قطع شده بود و تا حدودی خیالم راحت...ولی روز بعد وقتی

 بیدار شدی احساس کردم گونه هات بیش از حد معمول گلی شده اما شبیه

 وقتایی بود که به علت الطاف دیگران و بوس کردنشون لپ گلی میشدی!!

دم غروب با بابات رفتی حمام و حسابی آبتنی کردی.آخه عسلم شما مثل مرغابی عاشق آب بازی هستی و واسه حمام ذوق زده میشی

ولی وقتی خشکت میکردم احساس کردم که کنار پاهاتم دونه های صورتی در

 اومده!با سرعت کل بدنتو وارسی کردم و دونه های صورتی رو روی گردن و

 پیشونی و ابروها و پایین کمرت دیدم! باز نگرانی مادرانه به قلبم چنگ انداخت!

یادم بود که دکتر گفته بود اگه دونه ریخت بیرون بیاریدش ولی واسه مطب بردنت

 دیر شده بود..به بابا فواد ماجرا رو گفتم .ولی بابات معتقد بود که چیز مهمی

 نیست و چون تب نداری دونه ها نمیتونه بیماری باشه..حدس میزد صورتت به

 خاطر پوست حساست و آب تنی اینطور شده باشه و پاهات هم از پوشک...

ولی دلم آروم نداشت..رفتیم منزل مامان بزرگت اینا و همین که دیدنت گفتن

 صورت بچه قرمزه...هرکسی نظری داد ولی مامان بهجت گفتن به این دونه ها

 نمیاد سرخک باشه تازه اگرم باشه مهم نیست به هر حال بچه ازین مریضیا

 میگیره و کلا حرفایی زدن که منو دلداری بدن...

شب وقتی میخواستیم برگردیم به بابا فواد گفتم برای احتیاط بیا یه سر به

 اورژانس بزنیم و بابات قبول کرد و دوباره به اورژانس اطفال رفتیم...

خانم دکتری که ویزیتت کرد بعد از شنیدن ماجرا و معاینه گفت این یه بیماری

 ویروسیه که بچه اول تب میکنه و بعد که تب قطع میشه این دونه ها بیرون

 میریزه و اسم بیماری تب ٥ روزه هست!!و به دارو نیازی نداره دوره بیماری که

 تموم بشه این دونه ها هم از بین میره...ولی اگه دوباره تب کرد حتما باید معاینه بشه...

تعجب کردم و در عین حال خیلی خوشحال شده بودم که چیز مهمی نیست

 پرسیدم از داروهای گیاهی و عطاری چیزی نیست که دادنش

 به تسریع بهبودی کمک کنه؟ گفت چیز خاصی نه ولی اگه یه خورده خاکشیر

 بهش بدی بد نیست.!با خوشحالی گفتم قبلا اینکارو کردم و کمی بهش دادم..

و باز با خوشحالی مضاعف و یه لبخند بزرگ ازش تشکر کردم و برگشتیم خونه

و شما توی ماشین خوابت برده بود.هم خسته بودی هم حال ندار...

امروزم که بدنتو نگاه میکردم حس کردم دونه ها بیشتر شده تمام کمرت و

 سینه ات و صورتت دونه دونه شده الهی مامان جون ..نمیدونی دلم چه حالی میشه...

با اینکه این بیماری ویروسی رو گرفتی که نمیدونم چرا و از کجا گرفتیش ولی

 خداروشکر شیطنتتو داری و دوست داری کنجکاوی کنی...

وای امروز خوابونده بودمت کنار خودم و اونطرف تخت رو یه عالمه پتو و بالش

 گذاشتم که خدای نکرده قل نخوری یه هویی..ولی میدونی توی شیطون

 چیکار کرده بودی؟نرده بالای تخت رو گرفته بودی و ایستاده بودی.............

میتونی تصور کنی؟ماشاا... مامان جون مثل اینکه خیلی واسه راه رفتن

 عجله داری ...واقعا هرچقدر نی نی ها بزرگتر میشن مواظبت و مراقبت ازشون بیشتر و سخت تر میشه...

الهی که همیشه سالم باشی مامانی تندرست و سلامت و شاد و موفق...

راستی توی پست فبلی در مورد اینکه چرا و ان یکاد گذاشتم گوشه وبلاگت

 مطلبی نوشتم که باعث سو تفاهم شد و به بعضی دوستان برخورده بود!

 نوشته بودم:ماجرای و ان یکاد گذاشتن کنار صفحه هم حرفهای خاطر خواهها وعشاق جنابعالیه!!

منظورم این بود که از بس کسانی که دوستت دارن اصرار میکنن که واست

 اسفند دود کنم و همه جا و ان یکاد بزارم که مجبور شدم اینجا هم این آیه رو قرار بدم

ولی به نظرم اگرم خدای نکرده بچه ای بخواد به چشم بیاد اول از همه به

 چشم پدر و مادر و خانواده اش میاد...کلا مامانها از این قبیل کارا زیاد میکنن کسی نباید بهم خرده بگیره!!Shukhi.Com

خب دانشمند کوچولوی مامان قربون صورت گلیت برم من انشاا... زودی خوب بشی نفسم

میدونی که مامی عاشقته؟؟

اینم عکس صورت ماهه دونه صورتیه شما...بگردم الهی ماااااااااااااااااااادر

 

صدرای مامان با دونه های صورتی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

شکوفه گیلاس
25 تیر 90 15:33
صدرا، توت فرنگی مامان
سهیلا
25 تیر 90 17:46
الهههههههییییی ناز پسر زود زود خوب شه عزیزم اینکه و ان یکاد گذاشتی اتفاقا کار درستیه به نظرم خدا حفظش کنه
مامان حسین
25 تیر 90 21:04
سلام عزیزم عیدتون مبارک.صدرا جونم از راه دور میبوسم که صورتش دونه نزنه.
فریبا مامان حسام
26 تیر 90 10:29
سلام شهرزاد جون.خدا رو شکر که صدرا خوب شد.دقیقا هفته ی پیش هم حسام این طوری شد و منمئ به اندازه ی 2 سال پیر شدم.جنبه ی مریضی رو که ندارم.خدا واستون حفظش کنه.
عمو مهزیار
26 تیر 90 16:46
sadra pink
mamane amir ali
27 تیر 90 16:28
salam dostam.mersi be ma sar mizani.
tabeh sadra kocholo ro khondam yade khodam oftadam.daghighan man in rozhayeh to ro gozarondam.haman tab va joshha.
ama har vaght tab kard shir ziad bedeh.2.sopeh mix shodeh faghat morgh bedeh.3 .firini ba ab hatman tond tond bedeh.
bacheh hamineh .man digheh ghavi shodam.beboosesh.


ممنونم از کمک و راهنماییات خیلی لطف کردی حتما همین کارارو میکنم.امیر علی رو ببوسیدش
mamane amir ali
27 تیر 90 16:30
movazebesh bash .hala ke khob shod sopeh mahicheh har roz bedeh .chon zaeef shodeh.diktor gharib migoft faghat firini tabo paeen miareh bedooneh shir.